ضرورت آموزش مسائل جنسی در مدارس؛ روزنه ای جهت کاهش ایدز

ایدزآموزش مسائل جنسی در مدارس جزو بخش‌هایی است که مورد توجه آموزش و پروش نوین در کشورهای پیشرفته قرارگرفته است؛ در کشور ما اما مسائل آموزشی همواره عقب‌تر از کشورهای پیشرفته بوده، این مسئله هم تحت‌الشعاع بسیاری از زمینه‌های دیگر قرارگرفته است و این‌ها بخشی از مشکلات فرهنگی‌ای هستند که در کشور ما مطرح می‌شوند؛ یکی از جنبه‌های آن به میزان اطلاعات و آگاهی خانواده‌ها برمی‌گردد؛ به نظر می‌رسد چگونگی ورود به این بحث‌ها برای خانواده‌ها یکی از چالش‌های مهم به حساب می‌آید.

به گزارش وبسایت تخصصی مددکاری اجتماعی ۲۰۱۵ به نقل از روزنامه امید ایرانیان، یکی از معضلات مطرح‌کردن آموزش‌های جنسی برای پدر و مادر، فاصله‌های نسلی میان پدر و مادر و فرزندان است؛ از سوی دیگر خانواده‌ها به شکل تخصصی به این موضوع نمی‌پردازند؛ بسیار کم پیش می‌آید که خانواده‌ای تحقیق کند تا متوجه شود نیازهای آموزشی فرزندش در زمان بلوغ چیست؟ چناچه کسی بخواهد در مورد مسائل جنسی در میان کمبودهای و عدم وجود مشاورهای وجود، به دنبال وسایلی مثل کتاب‌های کمک‌آموزشی بگردید، بدون شک با مشکلاتی مواجه خواهید شد و اگر هم این اتفاق رخ دهد، محتوای کتاب‌ها با فرهنگ ما هم‌خوانی ندارند.

محمدرضا نیک‌نژاد، عضو کانون صنفی معلمان ایران، کارشناس مسائل آموزشی و پژوهشگر در زمینه بیماری ایدز که مقالات بسیاری در این زمینه به چاپ رسانده، در گفت‌وگو با «امید ایرانیان»، به بررسی زمینه‌ها بروز بسیاری از آسیب‌های اجتماعی و شخصیتی در دانش‌آموزان در اثر عدم آگاهی آن‌ها از مسائل جنسی می‌پردازد؛ او با تاکید بسیار بر نقش موازی خانواده و آموزش و پرورش راهکارهایی برای از بین بردن آسیب‌های ناشی از نا آگاهی ارائه می‌دهد.

-چرا در خانواده‌های ایرانی مطرح‌کردن مسائل جنسی و آموزش آن به فرزندان، نوعی تابو محسوب می‌شود و نمی‌توان به راحتی آن را به کودکان آموزش داد؛ مسائلی که مطرح‌نکردن آن حتی تا زمان بزرگسالی هم ادامه پیدا می‌کند. با در نظرگرفتن نقش مدارس، دلیل ادامه‌داشتن این مشکلات چیست؟

در این زمینه باید به فاصله بین نسلی در فرهنگ ما ایرانی‌ها، عوامل دیگری هم اضافه کرد؛ ورود به بحث‌مسائل جنسی، ممنوع‌شده‌هایی هستند که حتی حکم زشتی هم پیدا کرده؛ در فرهنگ اجتماعی ما زمانی‌که می‌خواهند به کسی برچسب بزنند، یا انگ‌های اقتصادی به فرد می‌زنند و یا بحث مسائل جنسی را پیش می‌کشند.

از سوی دیگر در آموزش و پرورش نوین بخشی از مهم‌ترین مسائل، آماده‌کردن کودکان برای ورود به مسئله بلوغشان است و چگونگی برخورد با این مسائل؛ در کنار این آمادگی، خانواده‌ها هم به مدارس فراخوانده می‌شوند تا اگردر این زمینه غیرفعال هستند مورد مشاوره قرار می‌گیرد تا در این زمینه با کودکانشان با افراط و تفریط برخورد نکنند و در نهایت اگر از دست خودشان کاری ساخته نبود به پزشک ارجاع می‌دهند. آموزش و پرورش ما اما به این شکل نیست؛ سیستم آموزشی ما از مشکلات بسیاری رنج می‌برد؛ از همه مهم‌تر مشکلات بودجه است؛ مسئولان آموزش و پرورش ، دغدغه دارند که پولی که برای این سیستم هزینه‌شده به کمترین میزان کاهش پیدا کند و به نوعی دست به صرفه‌جویی بالایی در این زمینه می‌زنند؛ چنین فضایی کیفیت آموزشی را به شدت پایین می‌برد.

-در نظر گرفتن مسائل جنسی به عنوان بخشی مهم برای آموزش به کودکان و والدین تا چه حد اهمیت دارد؛ برای نمونه، آموزش مسائل جنسی از زمان کودکی می‌تواند چشم‌انداز بلند مدتی باشد برای کاهش ایدز دز ایران؛ با توجه با آماری که وزارت بهداشت ارائه کرد؛ آماری که حامی از دوبرابر شدن انتقال ایدز از راه جنسی بود.

ما کیفیت در آموزش و پرورش را در نمره و معدل و کنکور محدود کرده‌ایم در صورتی‌که در بحث کیفیت آموزشی باید به سمت کیفیت پرورشی هم برویم؛ آموزش ‌و پرورش به صورت صد در صد در کیفیت پرورشی ناکارآمد است؛ برای نمونه در مورد بیماری‌ای مثل ایدز – با توجه به آماری که می‌گوید ابتلا از طریق تماس جنسی دوبرابر شده است- هیچ توضیحی در مدارس وجود ندارد و این می‌شود که کشور ما از معدود کشورهایی باشد که هنوز هم رشد ایدز داشته باشد. اگر قرار باشد کتابی یا درسی در این زمینه وارد آموزش‌ و پرورش شود با اما و اگرهای بسیرای مواجه شده و در نهایت هم کتاب اجازه ورود به مدارس را پیدا نمی‌کند.

پرورش در واقع به پرورش شخصیت و جنبه اجتماعی‌شدن دانش‌آموزان بر می‌گردد و پرورش هم به مسائل جسمی و هم جنسی مرتبط است و متاسفانه به هیچ‌یک از این زمینه‌ها پرداخته نمی‌شود.

شاید راهکار آن الگو برداری از آموزش و پرورش کشورهای موفق، بومی‌سازی این آموزش‌ها و استفاده صحیح از آن‌ها باشد.

– این کار موانعی دارد و کار ساده‌ای نیست و به نظر من یکی از موانع اصلی خانواه‌ها هستند؛ به نظر می‌رسد اگر آموزش و پرورش یک‌سری مباحث را خیلی شفاف و البته با درنظرگرفتن حریم‌ها، مطرح کند، به نظر می‌رسد با مخالفت خانواده‌ا مواجه شود و حتی خانواده‌هایی که متوجه این قضیه در مدارس فرزندانشان شوند، ممکن است، مانع از تحصیل فرزندانشان در آن مدارس شوند.

درست است؛ به دلیل عدم ارتباط صحیحی که در بیشتر خانواده‌ها وجود دراد، این مسائل بروز داده نمی‌‌شود؛ از سوی دیگر والدین همیشه فکر می‌کند فرزندانشان از هر اشتباهی مبرا هستند یا زود است به یک‌سری مسائل ورود پیدا کنند؛ از سوی دیگر با توجه به آمار ۷۰ درصدی استفاده از ماهواره (آماری که توسط وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی مطرح شد) و با توجه به گستردگی استفاده از اینترنت و فضای مجازی میان دانش‌آموزان، آشنایی با بسیاری از مسائل جنسی بسیار زودتر از موقع خود صورت می‌گیرد.

از حدود کلاس پنجم دبستان، دانش‌آموزان نسبت به مسائل جنسی آگاهی پیدا می‌کنند و با افزایش سنشان این آشنایی بیشتر می‌شود؛ با توجه به تابو بودن این مسئله در جامعه و محدودیت‌هایی که به لحاظ فرهنگی و سیاسی در جامعه وجود دارد، تحریک و سرکوب دانش‌آموز بیشتر می‌شود و به این ترتیب آسیب‌های شخصیتی و اجتماعی دانش‌آموزان را تهدید می‌کند.

-خانواده‌ها چگونه می‌توانند آسیب‌هایی که به لحاظ عدم آگاهی جنسی در فرزندانشان به وجود می‌آید را کنترل کنند؟ نقش مدرسه و فعالان مدنی در این زمینه چگونه تعریف می‌شود؟

زمانی که پدر و مادرها به مدرسه‌ها فراخوانده می‌شوند تنها تصورشان درخواست پول برای مدرسه است؛ اما اساس این کار به این‌گونه نیست؛ والدین و مدرسه باید در ارتباطی مداوم باشند؛ و یکی از مهم‌ترین مسائل، مشاوره در زمینه رشد دانش‌آموز از جمله رشد بلوغ او باشد. این مشاوره مختص افراد خاصی نیست و به همه ما مربوط می‌شود. این مراحل را پدر و مادر نمی‌دانند و مدرسه باید به آن‌ها آموزش بدهد؛ این روش می‌تواند مانع استفاده والدین از روش‌های ناصحیح شود.

در حال حاضر، رسانه‌های و فضای مجازی با این که آسیب‌هایی دارند اما از مزایایی هم برخوردارند؛ آن‌ها که در زمینه حقوق کودک کار می‌کنند، نماهنگ‌های خاصی درست کرده‌اند که به کودکان، نوع برخودشان با غریبه‌ها را نشان می‌دهد؛ بنابراین به راحتی هم می‌توان والدین را در جریان این آسیب‌ها قرار داد و روش‌های پیشگیری از آسیب را به آنها نشان داد و از سوی دیگر می‌توان این موارد را به کودکان آموزش داد؛ حساسیت ایجادکردن برای والدین از مسائل بسیار اساسی است.

از سوی دیگر اطلاعاتی که در جمع دوستان رد و بدل می‌شود را هم نباید نادیده گرفت؛ زمانی که کودکان در معرض گفت‌وگوهای مبالغه‌آمیز و ناسالم یکدیگر قرار می‌گیرند، تنها راه باقی‌مانده ورود صحیح خانواده‌ها و ساختار آموزشی است.

رسانه تاب آوری ایران رسانه تاب آوری ایران
دکمه بازگشت به بالا